تنها پس از آغاز قرن بیستم بود که با بکارگیری روشهای جدیدی برای اندازهگیری فعالیت مغز در هنگام خواب، دانش خواب به طور گستردهتری درک شده است. دهه 1950 منادی چیزی بود که اکنون به عنوان رشته مستقل - علم خواب وجود دارد.
راز خواب در حدود 350 سال قبل از میلاد مورد توجه پزشکان، دانشمندان و فیلسوفان بوده است، زمانی که یونانیان باستان خواب را نوعی حالت فیزیولوژیکی میدانستند که به نوعی با هضم غذا مرتبط است. از زمان کشف امواج مغزی خواب در دهه 1930، علم خواب با سرعت بسیار زیادی پیشرفت کرده است و پس از آن پیشرفتها و دستاوردهای عظیمی در درک ما از مکانیک خواب حاصل شده است.
وقتی میخوابیم، وارد حالت خاصی میشویم که بین هوشیاری و بیهوشی است – بدن در حالت استراحت است، اما مغز به شدت فعال است و سخت کار میکند. خواب برای بقای ما حیاتی است و طیف وسیعی از عملکردهای بیولوژیکی را تنها زمانی میتوان انجام داد که در این حالت هستیم. دانشمندان پیوسته در حال کشف چیزهای بیشتری در باره اسرار خواب هستند. به نظر میرسد عملکردهای اصلی خواب عبارتند از:
هدایت انرژی برای پاکسازی سموم مضر از مغز و بدن، تقویت یادگیری و حافظه، تقویت سیستم ایمنی، متعادل کردن حالات عاطفی و ترمیم و بازیابی سلولهای بدن. این فرآیندهای جوانسازی برای عملکرد بهینه ما ضروری هستند و وقتی خوب بخوابیم، سلامت ذهنی، شناختی و جسمی ما به طور چشمگیری بهبود مییابد.
اگرچه بسیاری از رمز و رازهای خواب ناشناخته باقی ماندهاند، اما چیزی که به طور فزایندهای آشکار میشود این است که خواب برای آسایش ما ضروری است و برای اینکه خوب زندگی کنیم، باید آن را به همان اندازه که غذا خوردن و ورزش کردن را جدی میگیریم جدی بگیریم.
هر چه علم بیشتر کشف کند، بیشتر متوجه میشویم که خواب خوب یکی از شاه کلیدهای سلامتی و شادی ماست. جدای از عملکرد بیولوژیکی آن، خوابِ خوبِ پیوسته، به سادگی، احساس خوبی به همراه دارد. با درک اهمیت خواب و چگونگی بهبود آن، میتوان نگرانی در مورد آن را رها کرد، به رختخواب رفت و فقط خوابید.
1845: اولین ارتباط بین دمای بدن انسان و الگوهای خواب ایجاد شد.
1888: دادههای مستند نارکولپسی برای اولین بار منتشر شد.
1899: تفسیر رویاهای زیگموند فروید منتشر شده است که یک نظریه تحلیل رویا را تشریح میکند.
1922: شناسایی هیپوتالاموس به عنوان ناحیهای از مغز که مسئول تنظیم چرخه خواب/بیداری است.
1937: با استفاده از ثبت امواج مغزی توسط الکتروانسفالوگرام (EEG)، پنج مرحله خواب شناسایی شد.
دهه 1950: پلیسومنوگرافی - یک روش مطالعه عمیق خواب - با استفاده از EEG و سایر نشانگرها ایجاد شد.
1951-1953: کشف خواب حرکت سریع چشم (REM)، مرحله خواب سبک که در آن رویاهای واضح رخ میدهد.
1956: آپنه انسدادی خواب ابتدا شرح و طبقهبندی شد.
1958: هورمون ملاتونین به عنوان مسئول تنظیم چرخه خواب/بیداری کشف شد.
1959: اصطلاح "سیرکادین" (لاتین به معنای "حدود یک روز") برای اولین بار برای توصیف ریتم خواب / بیداری بدن استفاده شد.
1960: اصطلاح "zeitgeber" برای توصیف نشانههای بیرونی ابداع شده است که بدن برای همگامسازی چرخه شبانهروزی خود استفاده میکند.
1962: ناحیه پونز (Pons) مغز به عنوان کنترلکننده خواب REM شناخته میشود.
1966: "آزمایش پناهگاه" نشان میدهد که یک ریتم طبیعی 24 ساعته وجود دارد حتی زمانی که در معرض نور روز قرار نگیرید.
1970: اولین آزمایشگاه خواب با تمرکز بر اختلالات خواب در دانشگاه استنفورد افتتاح شد.
1971: ژن پریود (PER) که نقشی در زمانبندی رفتارهایی مانند بیدار شدن در ریتم شبانهروزی بازی میکند شناسایی شد.
1972: هسته سوپراکیاسماتیک، در هیپوتالاموس، به عنوان محل ساعت شبانهروزی شناسایی شده است.
1973: درمان شناختی رفتاری (CBT) اولین بار به عنوان درمان بیخوابی مورد استفاده قرار گرفت.
1979: درمان شناخته شده به عنوان فشار مثبت مداوم راه هوایی (CPAP) برای آپنه خواب برای اولین بار استفاده میشود.
1982: مدل دو فرآیندی هموستاز خواب (فرایند S) و ساعت شبانه روزی (فرایند C) پیشنهاد شده است.
2003: نظریه ارتباط تنظیم خواب هموستاتیک را با یادگیری پیشنهاد میکند.
2005: موسسه ملی بهداشت ایالات متحده CBT را به عنوان اولین درمان بیخوابی پیشنهاد میکند.
2009: ژن DEC2 کشف شد که نشان میدهد مدت خواب کوتاه برای مبتلایان به این جهش ژنتیکی است.
2017: جایزه نوبل به تیمی اعطا شد که مکانیسمهای مولکولی کنترلکننده ریتم شبانهروزی را کشف کردند.
2017: کشف "ژن بیخوابی" کریپتوکروم 1 (CRY1) که میتواند ریتم طبیعی بدن را مختل کند.
Darwall Smith, Heather; The Science of Sleep, 2021, Penguin Random House